شنبه 89 فروردین 14 , ساعت 4:9 عصر
رویای من
همین چند کلمه زیستن بود...
وقتی از زبان زمان
بر دفتر زندگی جاری شدم...
وآنگاه که کودکی در من بزرگ میشد...
در یافتم که
زمانه برای راهم ...
چراغ نمیشود...
وچقدر زندگی با من قهر است... که نمی گذارد بچگی کنم......
نوشته شده توسط بانوی مهتاب | نظرات دیگران [ نظر]